با اعمال شاقه دارم مینویسم
آخه یه دختر معتاد دارم
که ازساعت ۶تا ۱۱ شب مشغوله شیرخوردن
درحالت درازکشیده میباشد.
تا تکون میخورم گریه میکنه.
خواهرشوهر هم اومد و ۳روز موند
مابقی روزارو هم خونه اینو اون میموند
مادرشوهر هم چندتا لباس برای من و دخترجان آورد
که همشون خوشگل بودن.
تنبل شدم برای نوشتن تو وبلاگ
برای اینکه ازبقیه عقب نمونم😁
کانال زدم منم
اونجا راحت تره نوشتن.
بالاخره به آرزوم رسیدم
یه دوربین خریدم،البته خرید
به مناسبت دنیا اومدن دخترجان
تو فامیلاشون رسمه طلا میخرن
ولی خب من طلادوست نداشتم،عقل ندارم 😁
آدرس تلگرام لطفا تنبل بانو جان
دخترجان چطوره؟