وقتی ازدواج کردم کسی باورش نمیشد
بتونم یه زندگی رو اداره کنم
حالا هم که نینی دارم کسی باورش نمیشه
اصولا کسی منو جدی نمیگیره😁
مادرشوهر قراره بره کربلا,خوشحال بودم نمیبینمش
امروز شوهرجان گفت
خواهرشوهر قراره بیاد بمونه اینجا
تمام خوشحالیم دود شد رفت.
خدایا نیاد,من حوصله خودمم ندارم
خودت بهتر از هرکسی میدونی.
یه توصیه به اونا که میخوان خونه بخرن
هیچوقتتتتتتت طبقه اول نخرید
یا طبقه اخر یا یکی مونده به اخر بخرید.
باورم نمیشه الان ١۰ هفته س من بیرون نرفتم.
چه روزای مزخرفی هستن این روزها
میشمرم که تموم بشه زودتر ولی نمیشه.
دلم برای روزهایی که دخترجان نبود تنگ شده
اینقد ناشکری میکنم اخرش خدا هدیه شو پس میکیره.
یه کتاب میخوندم به اسم مادر از پرل باک
کتاب قشنگی بود.
سلام نیلوفر جانم خوبی؟💋😘
مشغول خواهرشوهرداری هستی؟😜
اگر برات امکان داره گاهی دخترکوچولو رو بذار پیش کسی که خیالت ازش راحته و یک کم به خودت برس، خریدی، سینمایی، یا هرچیزی که خوشحالت می کنه.
نگران نباش خیلی از مامانها این حسها رو تجربه میکنن ولی ممکنه به زبون نیارن. طبیعیه که یک مدت طول بکشه تا زندگی دوباره روال خودش رو پیدا کنه😗😗😗❤❤❤